علمی-اجتماعی
|
||||||||||||||||
پنج شنبه 7 دی 1391برچسب:, :: 20:9 :: نويسنده : شمیلا سیامکی
کرولالی وارد یه مغازه ابزار فروشی میشه و چکش می خواسته . بنابراین انگشت شست و اشاره یک دستش را روی هم میذاره و با دست دیگه اش حالت چکش زدن را نشان می دهد فروشنده میره براش میخ میاره .مرد سرش را به نشانه نه تکون میده . مرد کرو لال دوباره همان کارش و تکرار می کنه . فروشنده میره یه تابلو میاره . باز هم مرد کرو لال سرش و تکون میده یعنی نه . بالاخره فروشنده متوجه میشه و میره واسش یه چکش میاره . مرد کرو لال هم خوشحال میشه و پولش رو میده و میره. چندی بعد یه کوره میاد توی مغازه و قیچی می خواسته چیکار میکنه؟ . . . . . . . . . . . . . . .
. کوره لال که نیست میگه قیچی می خوام.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |